گفت و گو با وحید جلیلی در مورد شهید آوینی
ویژه نامه شهادت شهید آوینی 2
* شهید آوینی پایه گذار مجله ای بودند به نام سوره. زمینه های انتشار این مجله چه بود؟
اولین شماره مجله سوره در فروردین 68 منتشر شد. اولین سردبیر این مجله هم سید محمد آوینی برادر شهید آوینی بود که دو سال سردبیر بود و بعد از آن شهید آوینی سردبیری را به عهده گرفت. اما از شماره اول این سید مرتضی بود که خط مشی مجله را مشخص می کرد و اولین مقاله ای هم در مجله سوره منتشر شده است با نام شهید آوینی است با عنوان منشور تجدید عهد هنری که شرح مفصلی است که ایشان بر پیام امام به هنرمندان نوشته است.
در مقطعی که مجله سوره منتشر شد کمتر از یک سال از پایان جنگ گذشته است، هنوز امام رحلت نکرده و جامعه با شک قطعنامه مواجه است و زمزمه های انتخاب ریاست جمهوری جدید بوجود آمده که در تابستان همان سال برگزار شد و آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری رسید. در این میان مباحث مختلفی مطرح می شد که جامعه ایران بعد از یک انقلاب عظیم و یک جنگ تحمیلی هشت ساله قرار است وارد مرحله جدیدی شود که در آن باید به چه افقی نگاه کند و چه رویکردی را باید انتخاب کند؟ چه در تعامل با جهان و چه در باقی ساختارهای داخلی خود.
یکی از مباحث اصلی این دوران موضوع هم بازسازی خرابی های ناشی از جنگ بود و بازسازی زیربنایی اقتصادی که طی هشت ساله جنگ به دلیل کمبودها و تحریم ها کمتر به آنها پرداخته شده بود. جدای از این موضوعات که اکثر افراد روی آن متفق القول بودند، فضای سیاسی و فرهنگی جامعه بود که باید به چه سمتی برود و در این میان بحث های جدیدی هم مطرح می شد.
* تا این موقع شهید آوینی کجاست؟
آوینی کسی بود که در کل دوران جنگ در جبهه حضور داشت و مهمترین دغدغه اش پرداختن به دفاع مقدس بود و تا آن موقع نامی از سید مرتضی آوینی در فضای مطبوعاتی کشور وجود نداشت. اگرچه پیش از آن در مجلات داخلی یکی از نهادها مطلبی می نوشت اما تنها روایت فتح را می ساخت و در آن هم اسمی از کسی برده نمی شد. مردم همه صدای آوینی را می شنیدند اما هیچ کس نمی دانست این صدا صدای آوینی است.
در سال 68 آوینی و دوستانش در حوزه هنری و در شرایطی که حوزه هنری درگیرو دار یک ریزش بود و بخشی از هنرمندان انقلاب داشتند از آن جدا می شدند، سید مرتضی وارد آنجا شد و اولین کارش هم راه اندازی مجله سوره بود.
* با چه هدفی؟
قرار بود این مجله در حوزه فرهنگ و هنز حرف بچه مسلمان ها را بزند. با این خاستگاه تاریخی مجله سوره شروع بکار کرد.
* مهمترین رویکردهایی که محله سوره داشت چه موضوعاتی بود؟
شهید آوینی یکی از تشخیص های دقیقی که در آن مقطع داد این بود که جامعه آن زمان برای بازسازی خودش نیازهای نظری و تئوریکی دارد و تلاش کرد در سوره نگاه سطحی به غرب و تئوری های وارداتی را تعدیل کند و سوالات جدی نسبت به آنچه غرب برای ساماندهی امور اجتماعی و سیاسی جامع پیشنهاد می داد مقابل این الگو بگذارد.
* می توانید مثالی بزنید؟
یکی از این ها این بود که تذکر می داد نسبت به پیچیدگی های تکنولوژیک تمدن غرب و اینکه فکر و فرهنگ و تمدن در هم آمیخته اند و محصولات تکنولوژیک و برروزهای تمدنی نمی تواند از خاستگاه های فکری و فرهنگی خود جدا دیده شود.
این یکی از دغدغه های جدی شهید آوینی بود. بحث دیگری که ایشان در فضای تازه گشوده شده بعد از جنگ انجام می داد طرح مسئله بود. جامعه آن زمان به دنبال مسائلی بود که بتوان طرح کرد و برای معضلات جامعه راه حل هایی را پیشنهاد کرد.
یک موضوع دیگر نقد عملکرد مدیران و تکنوکرات های عرصه فرهنگ بود که این در سوره آوینی مفصل دیده می شود.
موضوع دیگری که وجود داشت شکستن فضای دو قطبی جامعه آن دوران بود.
* منظور از این فضای دو قطبی چیست؟
یکی از اینها موضوع روشنفکری بود. روشنفکری تا آن زمان در تاریخ ایران نقش داشت و در انقلاب هم این جریان به شدت زخم خورده شده بود و بسیاری از مبانی و آرمان هایی که در فضای روشنفکری و ادبیات روشنفکری طرح می شد توسط مردم در انقلاب اسلامی نقد شد. در دوران هشت ساله جنگ خیلی امکان و مجال به چالش با مبانی انقلاب اسلامی بپردازند نداشتند. اما بعد از آن بود که این جریان داشت تلاش می کرد که با مبانی فکری انقلاب اسلامی چالش کند که در این چالش هم می توانست به منابع گسترده ترجمه ای اتکا کند و انبار مهمات مفصلی توسط فضای ترجمه به راحتی در اختیارش قرار می گرفت.
* جریان دوم چه بود؟
در کنار این جریان گروه دیگری هم بودند که در مقابل اینها می خواستند از انقلاب دفاع کنند اما با یک نگاه سیاسی. آوین تلاش می کرد یک راه سومی باشد که در حالی که از انقلاب دفاع می کند و به غرب هجمه می کند روش کارش طوری باشد که جنس کارش جنس فرهنگی و فکری باشد. در عین اینکه آدمی بود که آدم سیاسی هم بود اما جنس شخصیت او یک شخصیت فرهنگی بود. در سوره شما این موضوع را به خوبی می بینید که چالشی که با فضای ضد انقلابی روشنفکری صورت می گیرد یک چالش فکری و فرهنگی است نه سیاسی.
خیلی از مباحث دیگر در سوره هم قابل بررسی است.
* مثل چه موردی؟
ایجاد ارتباط با نویسندگان هم رویکرد در جهان اسلام و حتی جهان غرب. وقتی سوره را ورق بزید می بینید کلی از هنرمندان جهان عرب و غرب یا متفکرانشان معرفی می شوند که منتقد غرب هستند و هم رویکرد با انقلاب اسلامی.
* در ادامه به نظر شما چرا تاثیر و بازنشر مسائل سینمایی و هنری مجله سوره بیشتر از مباحث نظری و تئوریک است. علت این را چه می دانید؟ علت این به خاطر مخالفت جریانی خاص با این نظرات است یا به این دلیل که همه فهم نیست بازنشر نمی شود؟
البته من با این شدتی که شما می گویید قبول ندارم. الان که 18 سال از شهادت آوینی می گذرد اگر به فضای فرهنگی کشور نگاه کنید می بینید که نسل جدید در میان جوانان نوجو و فعال در حال شکل گیری است که واقعا به مثابه یک جریان یم توان به آنها نگاه کرد.
یعنی وضعیت ما در عرصه فکر و فرهنگ به مراتب نسبت به زمانی که آوینی به شهادت رسید به مراتب بهتر است. چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی طیف جوان فکری و فرهنگی را در میان بچه مسلمان ها نگاه می کنیم کاملا یه عنوان یک جریان حضور محسوسی دارند.
وقتی بهاین جریان نگاه می کنید می بینید یکی از علم های آنها آوینی است و آوینی تاثیر خودش را گذاشته است. البته ظرفیت آثار او بیشتر از آن چیزی است که تا الان تاثیر گذاشته ولی این به این معنا نیست که تاثیری نداشته است.
من که با قشر جوان و دانشجو ارتباط دارم می بینم که شهید آوینی و نوع رویکرد و نگاه او و آثار او لااقل در بین نخبگان جوان داشنگاهی کاملا تاثیرگذار بوده است.
* در مورد مسایل تئوریک چطور؟ در آن زمینه با من هم نظر هستید؟
در مورد مسایل هنری و نئوریک که گفتید یکی از مهمترین حوزه های مباحث تئوریک شهید اوینی در حوزه هنر و سینماست. کتاب کم نظیر و مهم آئینه جادو جلد اول مبانی نظری هنر و حکمت هنر است از نظر ایشان که بسیار حرف های بدیع و شگرفی دارد که شاید بتوان گفت در تاریخ تفکر معاصر ایران بی نظیر تلقی می شود.
اما همانطور که گفتید بیشتر نتایج آن تفکر منتشر شده است. چرا که ایشان در جلد دو آئینه جادو بصورت کیس استادی به آنچه در جلد اول نوشته بود مطرح کرد و این جلد دوم بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
البته من با یک نکته که شما گفتید موافقم که مبانی شهید آوینی به هنر سهل و و ممتنع است. برخی ها بخاطر گیر کردن در یک سری مشهورات توانایی درک بدیهیات آوین را ندارند اما به این معنا که آوینی تفکر پیچیده و مغلقی دارد نیست. آوینی بخاطر اینکه فرد عمیقی است ساده حرف می زند و مثل بسیاری از سونفکران ما نیست که یک چیزی را نفهمیده و جویده جویده و مغلق ارائه کند. او چون آدم پخته ای است زبانش هم زبان پخته ای است.
* تاثیرات تفکر آوینی چه بود و چه اثری را از تفکر آوین می بینیم؟
اولین اقر آوینی این بود که یک جبهه جدیدی را از کار بسیجی گشود. تا پیش از آوینی فضای کار انقلابی و بسیجی بشتر در حوزه سیاسی و نظامی بود و بخصوص بعد از جنگ یک عده ای تلاش می کردند که اندیشه های انقلابی و آرمان های دینی را به محاق ببرند و منزوی کنند و موج اول فرهنگ هنر انقلاب را بخوابانند و البته ریزش هایی هم در این زمان شاهد بودیم که مشهورترین آنها محسن مخملباف بود. اگرذ آوینی نبود علم هنر و فرهنگ انقلاب برافراشته نمی ماند و کاری که آوینی انجام داد و با شهادتش این نقش را به اعلا درجه ایفا کرد این بود که علم هنز انقلاب را نگذاشت به زمین بیفتد و نشان داد که عرصه تفکر انقلابی صرفا عرصه سیاسی و نظامی نیست بلکه بسیاری از افراد بخاطر فضای بسته ای که در دوران آقای هاشمی ایجاد شده بود و اجازه نقد سیاسی را نیم دادند، آوینی درهایی را گشود که می توان در عرصه سینما و هنر و فرهنگ آرمان ها را دنبال کرد.
این یکی از مهمترین تاثیرات آوینی است. نکته دیگر هم این است که شهید اوینی در برابر جریان هایی که ظاهر گرا بودند و داشتنند تعریف تصنعی از هنر دینی و مذهبی ارائه می کردند تلاش می کرد هم از نظر تئوریک با انها مقابله کند و هم اینکه در عرصه عملی و عینی کارهایی انجام دهد یا از آثاری حمایت کند که واجد ارزش های عمیق انقلاب اسلامی بودند.
* آوینی در آثار خود نوعی آرمانگرایی دارد. این آرمانگرایی ریشه در چه مسئله ای دارد؟
ببینید آوینی تافته جدا بافته ای نیست. او یکی از متفکران جریان انقلاب اسلامی است. او یکی از پرورش یافتگان مکتب امام خمینی است. لحنی که حرف های او دارد و افقی که به آن نگاه می کند برگرفته از همان افقی است که امام جامعه اسلامی دارد. آرمانگرایی شهید آوینی همان آرمانگرایی شیعی است که در طی صدها سال در این جامعه حضور داشته و با انقلاب اسلامی احیا شده است و مبتنی است بر دیدگاهی توحیدی است به عالم و عدالت خواهی که ریشه در معنویت دارد.
* به عنوان آخرین سوال حوزه مغفولی که شهید آوینی به ان نپرداخت یا زمان پرداختن به آن را نداشت چه چیزی بود؟
من فکر می کنم شهید آوینی نگاه جامع خوبی در دوره خودش داشت و مسئله شناسی ای که از جامعه ایران داشت کامل بود. شاید اگر آوینی حیات ظاهری اش باقی بود فکر نمی کنم از لحاظ نظری خیلی اتفاق جدیدی در ایشان رخ می داد بلکه بیشتر در عرصه به عینیت در آوردن آن مبانی که مطرح کرده بود فعال می شد.