جاودانگان همیشگی تاریخ

وبلاگی در مورد شهداء

جاودانگان همیشگی تاریخ

وبلاگی در مورد شهداء

محبوب ترین مطالب

۱۳ مطلب با موضوع «شهدای زنده (جانبازان)» ثبت شده است

"برای ناهار به بغداد می روم"

پنجم اسفند ماه سال 1362 بود دو روز از آغاز عملیات خیبر 1 در منطقه هورالهویزه 2 می گذشت در میان آتش و دود با پیشرویهایی که لشگر 31 عاشورا داشت منطقه شمال بصره  را رد کردیم، بیشتر بچه های گردان "علی اکبر" شهید شده بودند تا چشم کار می کرد پیکر شهدا بود و نخلستانهای سوخته در میان آتش و دود، تازه متوجه شدم به غیر از من و غلامعلی که مردی 54 ساله بود، کسی اطرافم نیست.

شهید
۱۱ شهریور ۹۱ ، ۱۱:۳۵ موافقین ۲ مخالفین ۱ ۸ نظر

آن روز که برادر احمد از سوریه به تهران بازگشت، قرار شد بعد از ادای نماز مغرب و عشاء، به اتفاق ایشان و برادران جعفر جهروتی زاده،‌محسن حیاتی‌پور و یک برادر روحانی از پادگان امام حسین(ع) به خانه حاجی در محله امامزاده سید اسماعیل تهران برویم. بنا بود شب خدمت حاجی باشیم و صبح به همراه ایشان برویم فرودگاه برای اعزام به سوریه. حوالی نیمه شب بود که دو نفر از بچه‌های سپاهی پادگان امام حسین(ع) به در خانه حاجی مراجعه کردند. ما در طبقه بالا داخل اتاق حاجی نشسته بودیم. حاجی رفت دم در و مدتی بعد با یک حالت آشفته‌ای برگشت بالا.

شهید
۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 جانباز شهید «سیدمجتبی علمدار» در دوران دفاع مقدس، فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم بود و چندین مرتبه مجروح شد. پس از پایان جنگ، در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلای ساری مشغول به خدمت شد. سید مجتبی مداح اهل بیت(ع) بود با نوایی گرم که او را زبانزد خاص و عام کرده بود، اما اخلاص او بسیاری از اوقات مانع می‌شد که دیگران او را بشناسند. حتی یکی از دوستانش در خاطره‌ای نمونه‌ای از توجه او به اخلاص نقل می‌کند:

شهید
۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خون شهدا صدقه جاریه است

حاج حسین یکتا نامی آشنا برای تمامی جوانانی است که حتی برای یک بار پایشان به سرزمین نورانی شلمچه و طلائیه و مشهد شهدای انقلاب اسلامی رسیده است. برای دانستن از سبک زندگی نام آوران دفاع مقدس در جبهه های نبرد حق علیه باطل گفتگوی صورت گرفته با حاج حسین یکتا را منتشر می نماید.

 

شهید
۰۷ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

وقتی جاده های زیبای شمال کشور را طی می کنی همان نزدیکی شهر آستانه اشرفیه روستای قدیمی است به نام "رودپشت" که اگر حالی داشتی سری به خانه محمد رضا پورحسن بزن که زیارتش همان زیارت عشق است. پیشنهاد می کنم آدرس خانه را به همراه داشته باشید چون همسایه نمی دانند محمد رضا جانباز شیمیایی است. یادم است که یکی از اهالی می گفت محمدرضا خیلی سال است که سرفه می کند و بیمار است.

شهید
۰۲ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

مگر کسی که خاطراتش را در  800 صفحه (آن هم با فونت ریز!) منتشر کرده است هنوز حرف نزده‌ای دارد؟ بقیه را نمی دانم اما حمید داوودآبادی حتما دارد. یک ساعتی در دفتر سایت ساجد مهمانش بودیم و گفتیم و شنیدیم. داوودآبادی بی تعارف و خیلی صمیمانه گفت که از خدا خواسته شهید نشود تا چیزهایی را که دیده است روایت کند. می گفت حالا که به سایت و وبلاگ و کتاب‌هایم نگاه می‌کنم انگار خدا می گوید بیا، شهیدت نکردم، حالا ببینم چه می کنی. مهمان دومین «باشگاه چانه زنی» رجا نیوز خیلی دوست داشتنی بود. تا از نزدیک نبینیدش باور نمی‌کنید!

 

شهید
۳۱ تیر ۹۱ ، ۱۵:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

راوی کتاب "نورالدین پسر ایران" ظهر امروز در بیمارستان قمر بنی‌هاشم تهران بستری شد.

شهید
۲۵ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شهید
۲۵ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وقت را برای ثبت خاطرات جانبازان غنیمت بشمریم

رهبر انقلاب پس از مطالعه‌ی کتاب «نورالدین پسر ایران» تقریظی بر حاشیه‌ی این اثر نوشتند که ظهر یکشنبه 1390/11/30 طی مراسمی به راوی، همسر راوی و نویسنده‌ی کتاب اهدا شد. در این جلسه آقای سید نورالدین عافی راوی کتاب به همراه همسرش، حجت‌الاسلام‌والمسلمین رحیمیان نماینده‌ی ولی‌فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران و جانبازان، خانم معصومه سپهری نویسنده‌ی کتاب، آقای محسن مؤمنی شریف مدیرمسئول انتشارات سوره‌ی مهر، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدجواد حاج‌علی‌اکبری نویسنده‌ی کتاب مطلع عشق، آقای علیرضا مختارپور صاحب‌نظر در حوزه‌ی نشر، حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی شیرازی نویسنده و فعال فرهنگی و سردار سدهی حضور داشتند.

 

 

شهید
۲۵ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

|به مناسبت انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر حاشیه‌ی این کتاب|

«نورالدین پسر ایران» کتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری شانزده ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که مانند دیگر رزمنده‌های نوجوان ایران با تلاش و زحمت فراوان رضایت والدین و مسئولین را برای اعزام به مناطق عملیاتی جلب کرد و از دی ماه 1359 -یعنی تنها سه ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی- به جبهه‌های نبرد با متجاوزان رفت. او حضور در گردان‌های خط‌‌شکن لشکر 31 عاشورا را به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهه‌های مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیک به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علیرغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچک‌ترش سید صادق -در برابر چشمانش- در جبهه ماند و در عملیات‌های متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است.

 

شهید
۲۵ اسفند ۹۰ ، ۱۶:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

با گذشت بیش از 20 سال از جنگ هنوز هم دیدن تصاویر حضور در جبهه، انسان را به حیرت وا می دارد. این روحانی جانباز وضع جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شود و این در حالی است که این روزها حتی توان رفتن برای درمان را هم ندارد؛ حمایتی از سازمانی دریافت نمی کند و حقوقی بابت جانبازی اش نمی گیرد!

شهید
۲۰ اسفند ۹۰ ، ۱۹:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اتل متل یه بابا
که اون قدیم قدیما
حسرتشو می خورن
تمامی بچه ها

اتل متل یه دختر
 دردونه باباش بود
بابا هرجا که می رفت
دخترش هم باهاش بود

شهید
۲۰ اسفند ۹۰ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چند وقت پیش بود که مصاحبه ماهنامه خیمه را با حاج صادق آهنگران می خواندم. در آنجا به نامی اشاره کرده بود که اگرچه برای من تازگی نداشت و آن را بارها شنیده بودم ولی داغ قدیمی ای را در من تازه کرد. او در مصاحبه اش از حماسه خوانی های دوران جنگ گفته بود سرود و من به این فکر افتام که شاعر حماسه های جنگ الان کجای می تواند باشد؟ این چهره کسی نیست جز حاج حبیب الله معلمی!  

شهید
۰۱ بهمن ۹۰ ، ۱۷:۰۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر