جاودانگان همیشگی تاریخ

وبلاگی در مورد شهداء

جاودانگان همیشگی تاریخ

وبلاگی در مورد شهداء

محبوب ترین مطالب

اگر آوینی زنده بود، مسئولیت دولتی نداشت

شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۱، ۰۳:۱۰ ب.ظ

ویژه نامه شهادت شهید آوینی 1

غیر از سه کتابی که ایشان با عنوان آئینه جادو در مورد تئوری های سینما دارد، از نظر نقد فصلنامه های سوره بخصوص سه شماره اول آن بهترین منبع و ماخذ در مورد بررسی نظرات شهید آوینی است. ایشان بخصوص در شماره دوم آن نشریه در سال 70 در مورد جشنواره فیلم فجر و شماره سوم این نشریه که متن کامل سخنرانی ایشان در سمینار بررسی سینمای انقلاب در دانشکده سینما تئاتر منتشر شد که در ان علاوه بر سخنرانی خود، با توجه به سوالاتی که در آنجا از او کرده بودند بطور جزئی وارد نقد سینمای ایران قبل و بعد از انقلاب شده بود.

 


این دو سه منبع خیلی مستند است. ایشان بطور خلاصه در نظراتشان سینمای ایران را داری دو لبه دانسته بودند، یکی لبه سینمای مبتذل و ساده پسند یا فیلم فارسی و لبه دوم هم سینمای شبه روشنفکری یا همان موج نو که به تعبیر ایشان در دفتر فرح پهلوی بیرون آمده بود و لبه دیگر ابتذال سینمای ایران بود.

آن سیمنار  به قول خود ایشان یک جلسه محاکمه بود که کل افرادی که آنجا بودند به سختی به ایشان هجمه کرده و نظرات ایشان را که نظرات جدیدی بود مورد تاخت و تاز قرار دادند. اما این افرادی کمه ایشان را به محاکمه کشیدند همان طیف شبه زوشنفکری بودند که بعد شهادت ایشان سنگ آوینی را به سینه زدند و گفتند که آوینی متعلق به ما بوده است.

این ذر حالی است که آوینی بطور کلی روشنفکری را رد می کند و آن را متعلق به غرب می داند و تصریح می کند که اگر کسی اینجا ادعای روشنفکری می کند یک شبه روشنفکر بیشتر نیست که آن هم عقب مانده تر از آن روشنفکر غربی است! چرا که دوران روشنفکری به پایان رسیده است.

ایشان بطور خلاصه سینمایی که از این شبه روشنکری برامده چه قبل از انقلاب و جریان موج نو و چه بعد از انقلاب انتقاد می کند و در مورد این روند بعد از انقلاب تاکید می کن د که این سینما هیچ سنخیتی با هویت ملی و دینی ما ندارد و با انقلاب هیچ نسبتی ندارد، گویا از کنار انقلاب رد شده است. سینمای بی ریشه و بی هویتی است که نگاهش فقط جشنواره های جهانی است.

تنها جریان نقدی که در ان دوران در مقابل آن سینمای هدایتی حمایتی ایستاد همین جریانی بود که در نشریه سوره به سردبیری شهی آوینی شکل گرفت. ایشان تاکید میکرد که سینما اگر بخوهد جهانی باشد باید در درجه اول به هویت ملی اش بپردازد. در ادامه تاکید می کرد که اگر جان فورد و کوروساوا جهانی هستند به خاطر این است جان فورد به شدت آمریکایی است و کوروساوا به شدت ژاپنی. اما سینما گران ما نه هویت ملی دارند و نه هویت دینی به همین خاطر هیچگاه جهانی نخواهند شد.

ایشان در کتاب آئینه جادو اشاره کرده اند که سینما پدیده ای است از مدرنیسم غرب است و ظرف و مظروف از ان آنهاست. یعنی اگر بخواهیم سینمای بومی ایجاد کنیم باید ظرفش را هم خودمان ایجاد کنیم. در ظرفی که آنتها به ما داده اند نیم توانیم هویت ملی و بومی خودمان را منتشر کنیم.

برای شهید آوینی همیشه فرم مهمتر از بقیه موارد بود و اشاره می کردند که ما باید پیام خود را در ظرفی بریزیم که آن ظرف بتواند بیانگر آنها باشد و ساختار کنونی سینما نمی تواند جوابگوی این سینما باشد. در همین رابطه اشاره می کردند که دانشکده های سینما که نقصی که در انها وجود دارد که به کلی از منابع داخلی بریده اند و تنها منابع غربی را تدریس می کنند. یعنی وقتی دانشکده های سینمایی ما تا این حد احساس خودباختگی نسبت به منابع غربی می کنند چه توقعی از محصولات این دانشکده ها و سینمای ما می توان داشت؟

ایشان در به همین این مسایل اشاره می کنند و اینکه چرا سینمای ما ایجناست و با وقوع انقلاب این سینما اصلاح نشده است و همچنان راهی را می رود که قبل از انقلاب می روند. ایشان نگاه در این سینما به هویت ملی را هم از این لحاظ مورد نقد قرار می دهد که نگاه عمیق و ریشه دار به هویت ملی ندارند بلکه نگاه توریستی و کارت پستالی به هویت ملی دارند. ایشان در آن زمان به فیلم هایی مثل مادر اشاره می کردند و متاسفانه امروز هم همین نگاه کارت پستالی را در فیلم هایی مثل یه حبه قند مشاهده می کنید.

آنچه مورد نظر ایشان بود به طور کامل در سینمای ایران اتفاق نیافتاد اما ایشان از چند فیلم نام می برند مثل نیاز، عروس یا برخی از فیلم های حاتمی کیا که ایشان مثال می زدند اما باز هم تاکید می کردند که اینها سینمای ایده آل نیست بلکه سینمایی است که تا حدی گام برداشته است به سمت سینمایی که باید باشد.

ایشان انقلابی را در سینما مد نظر داشت که باید انجام می شد که با توضیحات و توصیفاتی که ایشان می کردند به موضوعی بر می گردد که امروزه ما با آن دست به گریبان هستیم و آن تحول در علوم انسانی است. بازگشت به هویت اسلامی، به جامعه شناسی اسلامی، به فلسفه اسلامی و .... ایشان در آن زمان این موضوع را ب عنوان عامل تحول در سینما متذکر می شد.

مشخص است که این انقلاب تا الان رخ نداده است و دقیقا همان حرفی که ایشان حدود 20 سال پیش زده است الان به وضوح می توان دید. همان فیلم های بی هویت و غرب زده. شاید من بدبینانه نگاه کنم اما من هیچ تاثیری از سخنان شهید آوینی در سینمای ما نمی بینم و خیلی از افرادی که اطراف ایشان بودند هم حرف های ایشان را نفهمیدند. این صحبت های نه تاثیری داشت و نه بازنشر شد در سینمای ما که مخاطب اصلی این سخنان بود. برای همین شما ادامه همان سینما را می بینید که افتخار می کند از این که در جشنواره های حضور دارد، به تعداد بالای فیلم های سینمایی افتخار می کنند و.... ک می بینیم حرفهای شهید آوینی همچنان در همان حد باقی مانده است.

علت این موضوع  را هم باید در چند مورد جستجو کرد: یکی انگیزه ای که در سینمای ما برای پند گرفتن از حرفهای ایشان وجود نداشت! دوم ساختاری که بر سینمای ما حاکم است و اجازه تغییر را نمی دهد و سوم اینکه ریشه این مسایل و همان ظرف و مظورفی که عرض کردم هم مشکل دارد. همه این مسایل را می توان اشاره کرد. سینما توسط ماسون ها وارد ایران شد تا بتواند آن تجدد وارداتی غرب را در زمان رضاخان بیشتر در اذهان جا بیندازد. شهید آوینی در مقالات خود به همین این مسایل اشاره می کند و علل این توقف را نیز اشاره می کند که به چند مورد از آن اشاره کردم.

با این حال فکر می کنم اگر الان شهید آوینی زنده بود و به شهادت نرسیده بود، در همان جایگاه قبلی خود بود، هم فیلم می ساخت و هم با نقدهای خود سینما را به سمت اصلاح هدایت می کرد اما به نظرم می اید نمی توانست در یک مقام دولتی قرار بگیرد.

سعید مستغاثی

۹۱/۰۱/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
شهید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی