جاودانگان همیشگی تاریخ

وبلاگی در مورد شهداء

جاودانگان همیشگی تاریخ

وبلاگی در مورد شهداء

محبوب ترین مطالب

غفوری:

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۴۰ ب.ظ

شهید چمران در مظلومیت مضاعف بود

اشاره: دکتر غفوری فرد از آن افرادی است که در آمریکا درس خوانده و از این لحاظ با اقدامات شهید چمران در ان کشور آشنایی دارد. در دوره دولت موقت هم به دلیل پست های دولتی که به انها مشغول بوده با ایشان ارتباط گسترده ای داشته است. وی همچنین نماینده مجلس اول بوده که شهید چمران هم در ان نمایندگی داشته است. با او بخاطر تمام این موضوعات به گفت و گو نشستیم.


*به عنوان اولین سوال از نحوه آشنایی تان با شهید چمران برایمان بگویید.

آشنایی بنده با شهید چمران به حضور در انجمن دانشجویان مسلمان در امریکا و کانادا در سال 47 بر می گردد. البته آن زمان شهید چمران از آمریکا به لبنان عزیمت کرده بودند اما آثار ایشان در انجمن دانشجویان مسلمان در امریکا کاملاً مشخص بود.

*این اقدامات چه بود؟

ایشان در چند شهر کتابخانه هایی ایجاد کرده بودند و هسته های انجمن را تشکیل داده بودند. این در زمانی بود که اوج فعالیت دانشجویان کنفدراسیون بود که عمدتاً کمونیست و مارکسیست بودند. در مقابل این گروه بود که شهید چمران هسته اولیه تشکل بچه مسلمان ها را در کالیفرنیا و چند شهر دیگر تشکیل دادند.

*این تشکل چه برنامه هایی داشت؟

برنامه های این تشکل برگزاری دعای کمیل، کلاس های مختلف مثل تفسیر قرآن و... بود. وقتی که من به آمریکا رفتم ایشان از آنجا رفته بودند اما آثار ایشان وجود داشت و ما سعی کردیم پیگری حرکت ایشان باشیم.

*در زمان شما انجمن با ایشان تماس نداشت؟

البته! در همان زمان هم انجمن با ایشان در لبنان تماس داشت و برای اجلاس سالانه انجمن پیام هایی مبادله می شد و از طریق نامه ارتباط هایی برقرار می شد. بعد از بازگشت من به ایران با توجه به شرایط آن روزهای که حول و حوش سال 55 بود، این ارتباط ها تقریباً قطع شد و تا بعد از پیروزی انقلاب این روند ادانمه داشت

بعد از پیروزی انقلاب ایشان به ایران امدند و در دولت موقت انقلاب اسلامی مسئولیت وزارت دفاع را به عهده گرفتند. در همان زمان چندین جلسه به مناسبت های مختلف با ایشان داشتیم.

*این در چه دوره ای بود؟

این ملاقات های قبل از تشکیل مجلس اول بود که ایشان در غائله های کردستان در گیر بودند. در همین زمان ایشان به همراه عده دیگری به دانشکاه صنعتی امیرکبیر آمدند که در آنجا هم ملاقات هایی داشتیم.

به غیر از آن در دوره ای که بنده استاندار خراسان بودم و ایشان سمت وزارت دفاع را به عهده داشت چندین جلسه با ایشان در وزارت دفاع داشتیم.

بعد از آن جنکگ تحمسلی شروع شد که ما با همفکری با ایشان اولین گروه های رزمنده داوطلب را از استان خراسان برای جبهه ها اعزام کریدم. این درحالی بود که بنی صدر به عناون فرمانده کل قوا با حضور نیروهای داوطلب در جبهه های جنگ مخالف بود و فقط سربازها را به جنگ دعوت می کردند و استان های دیگر هم هنوز تشکیلاتی را برای اعزان نیروهای داوطلب به جیهه داشتند.

*این افراد را به جبهه می فرستادید با ستاد جنگ های نامنظم؟

ما با هماهنگی ای که با شهید چمران داشتیم نیروهای اعزامی را به ستاد جنگ های نامنظم می فرستادیم. در همین رابزه هم چندین بار با هم بصورت تلفنی صحبت کردیم. در همان دوره هم ملاقات هایی در کردستان داشتیم که همان زمانی بود که پای ایشان تیر خورده بود و پای ایشان در گچ بود.

*موضوع صحبت های شما در چه موردی بود؟

چون تعدادی از این نیروهایی که ما به جبهه ها اعزام کرده بودیم خیلی شجاع بودند، در چندین مکالمه تلفی ایشان درخواست نیروی داوطلب داشت و اعلام می کردند که اگر چند نیرو مثل اینها داری برایمان بفرست تا بتوانیم موثر تر باشیم. این مکالمات ما تا اوج گرفتن موضوع جنگ و تشکیل مجلس اول ادامه داشت.

*در مجلس چطور؟

ایشان در مجلس اول به عنوان نمانیده مردم تهران انتخاب شدند و من هم بعد از جریان هفت تیر که دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از مشهد به شهادت رسیدند، بنده به عنوان یکی از کاندیداها انتخاب شدم.

در مورد اثرات ایشان در مجلس باید عنوان کنم که اگرچه زمان حضور ایشان در مجلس بسیار کوتاه بود.

*به چه دلیل؟

چون مجلس اول در سال 59 برنامه ریزی شد و در هفت خرداد 59 که مجلس رسماً آغاز به کار کرد ایشان تقریباً در جبهه بودند و بیشتر عمر ایشان در جبهه بود و کمتر در مجلس حضور داشتند.

*پس بعد از آن شما ایشان را ندیدید؟

خیر! آخرین دیدار ما به همان ملاقات در اولیل خرداد در ستاد جنگ های نامنظم خوزستان بر می گردد که پای ایشان تیر خورده بود و پای ایشان در گچ بود ولی با این حال در جبهه ها حضور پیدا می کردند و عملیات جنگ را مدیریت می کردند.

*شما در این چند دیدار چه ویژگی شخصیتی و مولفه مهمی را در شخصیت ایشان دیدید؟

شخصیت شهید چمران یک شخصیت چند بعدی بود. به عنوان مثال ایشان در سال های قبل از 50 با موضوع پایان نامه شان که در مورد فیزیک پلاسما بود چزو معدود افرادی در آن زمان در کل دنیا بودند که روی این موضوع کار می کردند و پایان نامه ایشان جزو جدیدترین نتایجی بود که تا ان دوران به دست آمده بود. ایشان از لحاظ علمی به حدی بودند که امکانات تدریس در امریکا برای ایشان کاملاً مهیا بود اما ایشان ترحیج دادندکه به جای یک زندگی راحت و با امکانات رفاهی بالا به لبنان بروند و همراه امام موسی صدر جنبش امل را پایه گذاری کردند.

از لحاظ مدیریتی هم می توان به انجمن داشنجویان مسلمان آمریکا و کانادا اشاره کرد که ایشان پایه گذاری کردند و هم به تشکیل جنبش امل در لبان اشاره کرد که ایشان در شرایط سختی آن را به همراه آیت الله صدر تاسیس کردند. به علاوه ایشان یک فرد عارف بودند که اشعار و نوشته های عارفانه ایشان در دسترس عمو م است و من خودم به آنها بسیار مراجعه می کنم.

علیرغم این ابعاد که بعضاً متناقض هم هست ایشان یک رزمنده بودند که مقدمات رزم را در مصر فرا گرفته بودند و در لبنان بسیار فعال عمل کردند و در ایران هم به عنوان وزیر دفاع وارد میدان شدند و نجات پاوه و بسیاری از شهرهای دیگر در غرب کشور فقط و فقط نتیجه تلاش ایشان بود؛ این در زمانی بود که نه ارتش ساختار و آمادگی مقابله قدرتمند را داشت و نه سپاه و بسیج فعال بودند ولی ایشان با تشکیل ستاد جنگ های نامنظم و تعداد بسیار کمی از افرادی که داشت توانست پاوه و شهرهای دیگر در غرب کشور را نجات دهد.

*شهید چمران همانطور که شما گفتید به عنوان یکی از نیروهای مسلمان و به قول معروف بچه حزب اللهی در جامعه سیاسی آن دوران به حساب می امدند. ارتباط ایشان با دولت آقای بازرگان که وجهه سیاسی مشخصی هم در لیبرال بودن داشت چزور بود؟ بین انها چالشی وجود داشت؟

دولت مهندس بازرگان در دوره ای بسیار حساس و غیرعادی روی کار امد.

*این غیرعادی بودن به چه دلیل بود؟

ببینید وقوع انقلاب یکی از معجزات حضرت امام بود. ما وقتی در آن سال ها مبارزه می کردیم فکر می کردیم اگر خوب مبارزه کنیم نسل بعدی ما شاهد پیروزی انقلاب باشد اما با رهبری امام انقلاب در شرایطی که اصلا باور نمی شد به پیروزی رسید.

انقلاب وقتی به پیروزی رسید امام آقای بازرگان را مسئول تشکیل دولت کردند و تاکید هم کردند که این کار بدون توجه به وابستگی های سیاسی انجام شده است. با این حال بچه های حزب اللهی از همان ابتدا نسبت به دولت بازرگان دید خوبی نداشتند.

ما در همان روزهای اول انقلاب با چند تن از اساتید دانشگاه خدمت امام رفتیم و عرض کردیم که این دولت که عنوان انقلاب اسلامی را یدک می کشد نه انقلابی است و نه اسلامی. اما شاید امام در ان دوران بهترین گزینه را برای طی شدن این دوره گذار انتخاب کردند چون هم شرایط کشور بسار حاد بود و هم ذولت باید به سرعت شکل می گرفت. از سوی دیگر دولت دولت موقت بود و قرار نبود ادامه کار بدهد.

اما در داخل دولت ناهماهنگی ها و ناهمگونی های زیادی وجود داشت. افراد خوب و انقلاب معتقد به ولایت فقیه مثل شهید چمران وجود داشتند و افرادی هم بودند که ولایت فقیه را قبول نداشتند یا شاید اصل انقلاب را قبول نداشتند و یا شاید امید زیادی به ادامه انقلاب و تداوم آن نداشتند.

*یعنی این چنین افرادی در دولت انقلاب وجود داشتند؟

بله! من شخصاً یادم هست که با یکی از وزرای دولت موقت صحبت می کردیم (ایشان با من خارج بود و در انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور با هم ملاقات های زیادی داشتیم) که از حال یکی از دوستان مشترکمان سوال کرد. کفتم که او در امریکاست و چون انقاب شده است می خواهد به زودی به ایران برگردد. او به من توصیه می کرد که به او بگو برنگردد! برای چه می خواهد برگردد؟ یعنی وزیر دولت موقت انقلاب اسلامی تا این حد اعتقاد به انقلاب نداشت که به افراد توصیه می کرد به کشور بر نگردند و اعتقاد نداشت که این کشور با این انقلاب می تواند موفق باشد.

پس عرض شد که افراد ناهمگونی در دولت موقت وجود داشتند و همان موقع هم اختلافات زیادی میان آنها وجود داشت.

*این اختلافات در چه زمینه هایی بود؟

به هر حال در دولت آقای بازرگان همه طیف های عقیده ای حضور داشتند و این زیمنه را برای اختلاف عقیده آماده می کرد. برای مثال ایشان سپهبد قرنی را از وزارت دفاع با این استدلال که ایشان زیاد خشونت به خرج می دهد عزل کرد. همین موضوع باعث شد که هم ایشان شهید شود و هم بسیاری از نیروهای ارزشی که با حمایت ایشان می توانستند از حوادث غرب کشور جلوگیری کنند از دست بروند.

*و شهید چمران بعد از سپهبد قرنی به وزارت دفاع منصوب شد. ایشان در راطه با این دولت چه نظری داشتند؟

یک ویژگی مهم که در شهید چمران وجود داشت این بود که ایشان علیرغم اینکه در دولت و مجلس پست داشت، تقریباً تمام وقت خود را در مرزها و درحال مبارزه بودند. یعنی از زمانی که مسایلی در غرب کشور رخ داد ایشان در انجا حضور داشتند تا زمانی که جنگ آغاز شد. یعنی شهید چمران خارج از این درگیری های داخلی بود و همواره در جبهه های جنگ به حل کردن مسایل آن حوزه می پرداخت.

با این حال از اول هم مشخص بود که به دلیل این ناهمگونی ها دولت موقت انقلاب اسلامی امکان حضور طولانی مدت را نخواهد داشت و حتی خیلی از افراد از جمله شهید چمران با آقای بازرگان هم به دلیل نظرات لیبرالیستی شان موافق نبودند.

*یک مسئله ای که در مورد شهید چمران بسیار بارز است وجه مظلومیت ایشان چه در جبهه ها و چه در جامعه آن روز است. ایشان علاوه بر اینکه در رسانه های آن دوران مورد یک سری از تهمت ها قرار می گیرند، در جبهه جنگ هم همین طور. در حیات ایشان در آمریکا یا لبنان هم همین طور است. به نظر شما چرا شهید چمران این قدر مظلوم بود؟

شهید چمران اصولاً کسی بود که واقعاً خدمت می کرد. شما فکر کنید که یک فردی یک دانشگاه معتبر آمریکا را رها کند و بعد به جنوب لبنان برود که یکی از محروم ترین نقاط دنیا در آن زمان بود و سعی کند بچه های مظلوم جنوب لبنان را کمک کند.

چه کسی می آید با درجه دکترای عالی از بهترین دانشگاه های دنیا این کار را می کنند؟ جز کسانی که به کارهای اساسی و بنیادین اعتقاد دارند. بعد از انقلاب هم می بینید ایشان نه مصاحبه زیادی دارد و نه درگیری های زیادی دارد، ایشان فقط و فقز به فکر کار کردن بود. من خودم شاهد این جلسه بودم که در زمان وزارت دفاع ایشان چند نفر از کردهای کردستان آمده بودند و سر ایشان داد می زدند و با عصبانیت با ایشان برخورد می کردند و می گفتند که شما کردستان را به آتش کشیدید.

یا در جلسه ای در سال 58 عناون می کردند که ایشان در عین اینکه وزیر دفاع بود خیلی از پادگان ها به دلیل شهید چمران نظامی نبود ایشان را راه نداده بودند! اما ایشان بدون این مسایل به کار ود ادامه می داد. حتی ایشان در درگیری هایی که بین بچه های حزب الله و بنی صدر بود اصلاً وارد نمی شد و مخلصانه در جبهه های جنگ به مبارزه می پرداخت.

حالا این فردی که نه خودش از خودش دفاع می کند و نه دیگران از او دفاع می کنند در مظلومیت مضاعف قرار می گیرد. ایشان در تمام مدت آن سالها من ندیدم که یک جمله در دفاع از عملکردش بگوید و همیشه تواضع می کرد. من شخصاً ندیدم که ایشان از اقداماتی که کرده است تعریف کند. اینچنین افرادی که نه خودشان از خودشان دفاع می کنند و نه دولت آن دوران به دلیل برخی ملاحظات از انها دفاع نمی کرد دچار مظلومیت مضاعف بودند ولی در عین حال همین موضوع باعث شد که نام ایشان بلند آوازه بشود و در منطقه به عنوان یک شخصیت چند بعدی شناخته شود.

*به عنوان حسن ختام خاطره ای که برای خودتان جالب است از شهید چمران برای ما تعریف کنید؟

آنچه برای خود من خیلی جالب است این موضوع است که فردی با پایی که تا بالای زانو در گچ بود در عملیات نظامی شرکت می کرد، در حالی که او یک استاد دانشگاه بود که می توانست در دانشگاه بنشیند و به تحقیقات خود بپردازد.

۹۱/۰۴/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
شهید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی