عکس امام و رهبری را بالأخره بالای تختهسیاه کلاس نصب کردیم. همه دلهره داشتیم که با توجه به حال و هوای ناهمراه بچههای کلاس بغلی و همراهی برخی مسئولان مدرسه با آنها، این کار ما چه واکنشی خواهد داشت. حاجآقا لاجوردی که از تصمیم ما خبر شده بود، از کار ما استقبال کرده بود و گفته بود که هزینهی قابها را خواهد داد. تازه قابها را به دیوار زده بودیم که مدیر مدرسه وارد کلاس شد و خبر آورد که «سید اسدالله لاجوردی را چند دقیقه پیش شهید کردند.» نگاهمان روی آن دو قاب عکس ماند که حالا یادگاری بودند از آن شهید بر دیوار کلاس.